خلاصه مباحث مطرح شده
در این اپیزود از پادکست “منسان”، به بررسی شباهتهای جذاب بین دنیای فوتبال و مدیریت استعداد در سازمانها پرداختهایم. موضوعات کلیدی که پوشش داده میشود شامل:
- الگوهای ساخت و خرید استعداد در باشگاههای فوتبال و کسبوکارها.
- چگونه برنامهریزی نیروی انسانی میتواند موفقیت سازمانها را تحت تأثیر قرار دهد.
- نقش آکادمی سازمانها در پرورش استعدادها و چالشهای مرتبط با آن.
- درسهایی از تحلیل داده در فوتبال برای کسبوکارها.
آیا تا به حال فکر کردهاید که چطور برخی از شرکتها یا باشگاههای فوتبال بدون داشتن منابع مالی زیاد، به پرورش و ساختن استعدادهای برتر میپردازند؟ این موضوع به خصوص در دنیای فوتبال بسیار جذاب است. باشگاههایی مانند آژاکس و دورتموند به جای خرید ستارهها، به ساختن آنها معروف هستند، در حالی که باشگاههای پولدار مثل رئال مادرید و پاری سن ژرمن ترجیح میدهند با خرید ستارههای آماده، راه خود را به موفقیت باز کنند. آیا این مدلها را میتوان به دنیای کسبوکار تعمیم داد؟
در این اپیزود، با محمدمهدی پیروزان، که تجربهی دوگانهای از مدیریت منابع انسانی و فوتبال دارد، به گفتگو میپردازیم و سعی میکنیم شباهتها و تفاوتهای مدیریت استعداد در این دو دنیا را بررسی کنیم.
مدیریت استعداد در فوتبال: ساختن یا خریدن؟
در فوتبال دو استراتژی اصلی برای مدیریت استعداد وجود دارد: یا باشگاهها بازیکنان را از آکادمی خود پرورش میدهند یا بازیکنان آماده را خریداری میکنند. باشگاههایی مثل آژاکس و دورتموند، بیشتر بر روی ساختن استعدادها تمرکز دارند، در حالی که باشگاههای پولدارتر مثل رئال مادرید به خرید بازیکنان برجسته میپردازند. این الگو در دنیای کسبوکار هم قابل مشاهده است. شرکتهایی که منابع مالی کافی دارند، اغلب به دنبال استخدام نیروی متخصص و آماده هستند، اما شرکتهای کوچکتر ترجیح میدهند که به پرورش نیروی خود بپردازند.
برنامهریزی نیروی انسانی در سازمانها: درسهایی از فوتبال
یکی از مفاهیم کلیدی در مدیریت منابع انسانی برنامهریزی نیروی انسانی (Workforce Planning) است. همانطور که در فوتبال باید برای داشتن ترکیب تیم ایدهآل برنامهریزی شود، در سازمانها هم باید بدانیم که چه نیرویی داریم و چه نیرویی نیاز داریم. فاصلهای که بین نیروی موجود و نیروی مورد نیاز وجود دارد، استراتژی سازمان را مشخص میکند: آیا باید نیروهای خود را بسازیم یا از بازار کار خرید کنیم؟ در اینجا، همان الگوی “بیلد یا بای” (ساختن یا خریدن) که در فوتبال وجود دارد، به کار میآید.
چالشهای آکادمیها در کسبوکار
در دنیای فوتبال، آکادمیها نقش مهمی در ساختن بازیکنان آینده دارند. اما آیا آکادمیهای شرکتها هم به همین اندازه مؤثر هستند؟ بسیاری از شرکتهای بزرگ ایرانی اخیراً به راهاندازی آکادمیهای خود پرداختهاند، اما باید پرسید که آیا این آکادمیها واقعاً مهارتهایی را آموزش میدهند که در آینده برای سازمانها مفید باشد؟ یا صرفاً به آموزش مهارتهای عمومی مانند اکسل و برنامهنویسی که در بازار به راحتی قابل خریداری هستند، پرداختهاند؟ در این اپیزود به این موضوع پرداختهایم که آکادمیها باید به مهارتهایی بپردازند که خاص صنعت مورد نظرشان است و در بازار عرضه کافی وجود ندارد.
مدیریت عملکرد در فوتبال و کسبوکار
یکی از ویژگیهای جذاب فوتبال استفاده از دادهها و تحلیلهای دقیق برای ارزیابی عملکرد بازیکنان است. تعداد پاسها، دقت شوتها، و حتی سرعت دویدن بازیکنان مورد تحلیل قرار میگیرد. این مدل ارزیابی عملکرد را میتوان به کسبوکارها هم تعمیم داد. همانطور که در فوتبال از دادهها برای بهبود عملکرد بازیکنان استفاده میشود، در سازمانها هم تحلیل دادههای مربوط به نیروی کار میتواند به بهبود عملکرد و شناسایی نقاط ضعف کمک کند.
چالشهای استراتژیهای ساخت یا خرید استعداد
همانطور که در فوتبال نمیتوان به یک استراتژی خاص برای همیشه پایبند بود، در سازمانها هم باید به طور مداوم استراتژیهای خود را بر اساس شرایط تغییر داد. سازمانهایی که همواره به خرید نیروی آماده میپردازند، ممکن است در بلندمدت با کمبود نیروی متخصص مواجه شوند، در حالی که سازمانهایی که به ساختن استعدادها میپردازند، ممکن است در کوتاهمدت با هزینههای بالایی روبرو شوند.
در این اپیزود، بررسی کردیم که چگونه مفاهیم مدیریت استعداد در فوتبال میتوانند به دنیای کسبوکار انتقال پیدا کنند. اگرچه فوتبال و کسبوکار دو حوزه کاملاً متفاوت به نظر میرسند، اما شباهتهای زیادی در استراتژیهای مدیریت استعداد دارند. در نهایت، سازمانها باید بتوانند بر اساس نیازهای خود تصمیم بگیرند که آیا باید به ساختن نیروهای خود بپردازند یا آنها را از بازار کار خریداری کنند.
———————
حامی این قسمت پیندو
پلتفرم ثبت آگهی خرید و فروش آنلاین
«تسهیل هرچه بیشتر معاملات در یک بازار واقعا آزاد به وسعت ایران»
———————
منابع تکمیلی: